سخنان زیبا ، سخنان حکیمانه ، سخنان کوروش کبیر ، سخنان دکتر شریعتی ، سخنان آموزنده

سخنان زیبا ، سخنان حکیمانه ، سخنان کوروش کبیر ، سخنان دکتر شریعتی ، سخنان آموزنده

فلسفه . جملات کوتاه بزرگان ، سخنان عاشقانه . جملات زیبا ، سخنانه حکیمانه ، سخنان بزرگان ، , فلاسفه .جملات عاشقانه . حکمت ، سخن بزرگان ، پند و اندرز
سخنان زیبا ، سخنان حکیمانه ، سخنان کوروش کبیر ، سخنان دکتر شریعتی ، سخنان آموزنده

سخنان زیبا ، سخنان حکیمانه ، سخنان کوروش کبیر ، سخنان دکتر شریعتی ، سخنان آموزنده

فلسفه . جملات کوتاه بزرگان ، سخنان عاشقانه . جملات زیبا ، سخنانه حکیمانه ، سخنان بزرگان ، , فلاسفه .جملات عاشقانه . حکمت ، سخن بزرگان ، پند و اندرز

حکیم فردوسی » کتاب شاهنامه

 

نشد سیر ضحاک از آن جست جوی

شد از گاو گیتی پر از گفت‌گوی

دوان مادر آمد سوی مرغزار

چنین گفت با مرد زنهاردار

که اندیشه‌ای در دلم ایزدی

فراز آمدست از ره بخردی

همی کرد باید کزین چاره نیست

که فرزند و شیرین روانم یکیست

ببرم پی از خاک جادوستان

شوم تا سر مرز هندوستان

شوم ناپدید از میان گروه

برم خوب رخ را به البرز کوه

بیاورد فرزند را چون نوند

چو مرغان بران تیغ کوه بلند

یکی مرد دینی بران کوه بود

که از کار گیتی بی‌اندوه بود

فرانک بدو گفت کای پاک دین

منم سوگواری ز ایران زمین

بدان کاین گرانمایه فرزند من

همی بود خواهد سرانجمن

ترا بود باید نگهبان او

پدروار لرزنده بر جان او

پذیرفت فرزند او نیک مرد

نیاورد هرگز بدو باد سرد

خبر شد به ضحاک بدروزگار

از آن گاو برمایه و مرغزار

بیامد ازان کینه چون پیل مست

مران گاو برمایه را کرد پست

همه هر چه دید اندرو چارپای

بیفگند و زیشان بپرداخت جای

سبک سوی خان فریدون شتافت

فراوان پژوهید و کس را نیافت

به ایوان او آتش اندر فگند

ز پای اندر آورد کاخ بلند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد